سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب در شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها

شاعر : سید هاشم وفایی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مثنوی

آخر کمی بخـواب چرا گریه می‌کنی            با سیـنـۀ کـبـاب چـرا گـریه می‌کـنی

با نـاله نبـض تو چـقـدر کُـنـد می‌زند            با بغـض در گـلـو نفـست تُـند می‌زند


آه ای رقـیـه، جان من آرام گریه کن            آهسته در سکـوت دل شـام گریه کن

با گریه‌های خویش قیامت به پا مکن            با نـاله اینـقـدر پـدرت را صدا مکـن

تـرسـم برای گـریۀ تو سـر بیـاورنـد            این جـان مانده را ز تنت در بیاورند

ای وای من که محشر کبرا شروع شد            بار دگر قـیـامت عـظـمی شروع شد

آرام شـو ز گریه و شیون رقیه جان            بابا رسیـده با سـر بی تن رقـیه جان

روپوش را ز چهرۀ بابا تو پس بزن            جانت به لب رسیده شمرده نفس بزن

از گریه‌های خویش به بابا سخن بگو            از آنچه دیده‌ای تو به صحرا سخن بگو

یکدم به سیل اشک روانت امان مده            رخـسـارۀ کـبـود بـه بـابـا نـشان مـده

بوسه زدی به لعل لب از جا بلند شو            دیگـر بس است دیـدن بـابـا بلـنـد شو

عـمّه چرا صدای تو دیگـر نمی‌رسد            غمناله‌ات به گوش من آخر نمی‌رسد

عطر گلی شنیدی و بیهوش گشته‌ای            حرفی نمی‌زنی و تو خاموش گشته‌ای

در گوش باب خویش چه گفتی که پر زدی            ما را گـذاشـتی و تو سـاز سفـر زدی

پرپر شدی و طاقـت هجـران نداشتی            بر روی داغ های دلـم غـم گـذاشتـی

بگـذار تا بگـریم و کـوته سخـن کـنم            این نیمه شب برای تو فکر کـفن کنم

بر دوش اهـلـبـیت سه ساله بـلـند شد            خـاموش شد«وفایی» و ناله بلند شد

نقد و بررسی